خانه
عناوین مطالب
تماس با من
imotional vampire
imotional vampire
درباره من
گاهی وقت ها ،پری های کوچک غمگینی،که دلشان را در نی لبکی چوبین،مینواختند،میفهمند خوناشام هستند!!
ادامه...
روزانهها
همه
شطرنج زندگی
ترانه ای برای تنهایی
همینه که هست
واگویه های پسری کله معلق...
اسمایلی
جدیدترین یادداشتها
همه
دلم تنگه برای روزای دور
بازگشت پر خبر
و باز از اولین بار ها
اولین باری که بوسیدیم
falling in love
یه هفته با تجربیاتی بسیار نو!
دل تنگ یی زیاد من
اولین جلسه کارگاه دوره جدیدش
هلولا وااااارد میشودددددد
و باز ازون روزای بد
and when the end ,comes
خدایا گاهی یه نگاهی چیزی :(
لعنت به حرفایی که راحت،گند میزنن توی چیزی که قرار بود خاطره شه
ترس
welcome to my life
بایگانی
تیر 1391
1
خرداد 1391
1
بهمن 1390
5
دی 1390
2
تیر 1390
5
خرداد 1390
6
آمار : 2406 بازدید
Powered by Blogsky
اولین باری که بوسیدیم
اولین بوسه ما یه روز بارونی توی پاییز 90 (حدود ماه آبان ) کنار پل خواجو بود.داخل ماشینی که از بس شدت بارون زیاد بود,اگه کنار شیشش از بیرون وای میسادی,نمیتونستی داخلو ببینی.
تجربه ی ترسناک و پر از شرمی بود.
elina
1390/11/17 ساعت 13:25
0
لایک
نظرات
0
+ ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت
Gravatar.com
ثبت نام کنید. (
راهنما
)
نام
ایمیل
آدرس وبسایت
مشخصات مرا به خاطر بسپار
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد
ارسال نظر